عصر یکی از روز ها بود. ابراهیم از سر کار به خانه می آمد. وقتی وارد کوچه شد برای یک لحظه نگاهش به پسر همسایه افتاد.
با دختری جوان مشغول صحبت بود. پسر ، تا ابراهیم را دید بلا فاصله از دختر خداحافظی کرد و رفت!
عصر یکی از روز ها بود. ابراهیم از سر کار به خانه می آمد. وقتی وارد کوچه شد برای یک لحظه نگاهش به پسر همسایه افتاد.
با دختری جوان مشغول صحبت بود. پسر ، تا ابراهیم را دید بلا فاصله از دختر خداحافظی کرد و رفت!