پایگاه شهید ابراهیم هادی

سلام بر ابراهیم

طبقه بندی موضوعی

۰

شهید ابراهیم هادی
از پیامبر(ص) سوال شد :(( کدامیک از مومنین ایمانی کامل تر دارند؟ فرمودند:آنکه در راه خدا با جان مال خود جهاد کند.
سردار محمد کوثری ( فرمانده اسبق لشکر حضرت رسول (ص) ضمن بیان خاطراتی از ابراهیم تعریف می کرد:
در روز های اول جنگ در سر پل ذهاب به ابراهیم گفتم؛برادر هادی ، حقوق شما آماده است هر وقت صلاح می دانی بیا و بگیر.
در جواب خیلی آهسته گفت: شما کی می ری تهران!؟
گفتم: آخر هفته.
بعد گفت: سه تا آدرس رو می نویسم، تهران رفتی حقوق رو در این خونه ها بده !
من هم این کار رو انجام دادم. بعد ها فهمیدم هرسه، از خانواده های مستحق و آبرو دار بودند.

***
از جبهه بر می گشتم. وقتی رسیدم میدان خراسان دیگر هیچ پولی هراهم نبود.به سمت خانه در حرکت بودم. اما مشغول فکر؛ الان برسم خانه همسرم و بچه هایم از من پول می خواهند. تازه اجاره خانه را چه کنم!؟
سراغ کی بروم؟ به چه کسی رو بیندازم؟ خواستم بروم خانه برادرم، اما او هم وضع خوبی نداشت.
سر چهار راه عارف ایستاده بودم با خودم گفتم:فقط باید خدا کمک کند. من اصلا نمی دانم چه کنم!
در همین فکر بودم که یکدفعه دیدم ابراهیم سوار بر موتور به سمت من آمد. خیلی خوشحال شدم.
تا من را دید از موتو پیاده شد. مرا در آغوش کشید.
چند دقیقه ای صحبت  کردیم . وقتی می خواست برود اشاره کرد: حقوق گرفتی؟!
گفتم : نه هنوز نگرفتم، ولی مهم نیست.
دست کرد توی جیب و یک دسته اسکناس در آورد. گفتم: به جون آقا ابرام نمی گیرم، خودت احتیاج داری.
گفت : این قرض الحسنه است . هر وقت حقوق گرفتی پس می دی. بعد هم پول را داخل جیبم گذاشت و سوار شد رفت.
آن پول خیلی برکت داشت. خیلی از مشکلاتم را حل کرد. تا مدتی مشکلی از لحاظ مالی نداشتم
خیلی دعایش کردم. آن روز خدا ابراهیم را رساند. مثل همیشه حلال مشکلات شده بود.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
تجدید کد امنیتی